تشیع فردوسی و تاثیر مذهب شیعه بر روحیات وی در کلام دکتر عبد الحسین زرینکوب
دکتر عبد الحسین زرینکوب از اساتید مطرح و مشهور تاریخ و ادبیات مینویسد:
فردوسی شیعی مذهب بود، و مثل همکیشان خود، از دائم ترکان سنی بر مرزهای شرقی ایران رنج میبرد و عمال خلیفهی بغداد را در مرزهای غربی آن مثل خود خلیفه به چشم غاصب مینگریست. ایرانی که او آرزوی احیاء آن را داشت در فاصلهی بین آموی و اروند - جیحون و دجله - نمیگنجید و به آنچه خلیفهی بغداد و دستنشاندگانش در سر تا سر آن، به نام حاکم و سلطان برقرار کرده بودند محدود نمیماند، از کودکی چنانکه خودش همه جا میگفت، به مهر حیدر (علیه السلام) پرورش یافته بود، و مثل هر شیعهی اخلاصکیش دوست داشت تا پایان عمر این دوستی و خاکباشی را نسبت به علی و خاندان او (علیهم السلام) در درون جانش حفظ کند. علی (علیه السلام) برای وی قهرمان رویاها بود: دلاوری، عدالت، دوستی و پارسایی او نمونهای بود که او میپنداشت بدون آن ایران او، ایران پدرانش که از دست خلفا ستم دیده بود، و عمال خلفا آن را پاره پاره، و آکنده از جور و خون و جنایت کرده بودند، نمیتوانست یه یک ایران تازه تبدیل شود».
نامورنامه در باره فردوسی و شاهنامه، تالیف عبد الحسین زرینکوب، صفحه ۴۹-۵۰، چاپ انتشارات سخن
آیین شیعه که وی (فردوسی) را به تعبیر خودش خاک پای حیدر کرده بود روح و ذهن وی را به دنیای پارسایی و قهرمانی میخواند و از برادرکشیها و ناجوانمردیهایی که امیران عصر را از بخارا تا گرگان و از طوس تا بغداد به جان هم انداخته بود بیزار میکرد».
نامورنامه در باره فردوسی و شاهنامه، تالیف عبد الحسین زرینکوب، صفحه ۵۲، چاپ انتشارات سخن
ابیات زیبای فردوسی در مدح و ارادت به خاندان اهل بیت علیهم السلام در شاهنامه که آقای زرینکوب به آن اشاره کرده بود:
منم بنده اهل بیت نبی / سراینده خاک پای وصی
برین زادم و هم برین بگذرم / چنان دان که خاک پی حیدرم
شاهنامه فردوسی، جلد ۳، صفحه ۱۶۹، چاپ مسکو
درباره این سایت